یاسمنیاسمن، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره
حسينحسين، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

كوچولوهاي شيرين من

کلید برق

امروز صبح مهمون داشتیم با صدای مهمون از خواب بلند شدم....اما من هنوز خوابم میاد آخه.... بازی با کلید برق رو توو ادامه مطلب ببینین..... خب حالا چیکار کنم؟؟؟ اهان... روشن  خاموش  روشن  خاموش ...
9 دی 1391

واکسن 1سالگی

اینجا با بابام دارم میرم واکسن بزنم...میگن درد نداره اما من حرفاشونو باور نمیکنم... پشت در اتاق واکسن منتظرم تا نوبتم بشه...دوستم خیلی دردش اومده..گریه میکنه...   گریه نداره که... ...
9 دی 1391

روز تولد

دختر گلم همین الان واکسنتو زدیم...زیاد گریه نکردی مثل همیشه دختر خوبی بودی.. خانم دکتر میگفت یاسمن خانم قد بلنده...80 سانتی متر شدی قربونت بشم... همه چیت خداروشکر نرمال بود...فقط وقتی خانم دکتر میخواست وزنتو بگیره میرقصیدی و نمیذاشتی وزن ثابت بمونه  وقتی به خانم دکتر گفتیم مکعبها رو روی هم میچینی کلی تعجب کرد و گفت نی نیتون باهوشه...فداش بشم.... اومدیم خونه و خوابیدی...خسته شده بودی....   خانم دکتر گفت از امروز میتونی شیر گاو بخوری...هورا....دخترم دیگه بزرگ شده... پارسال توی همچین روزی صبح زود بلند شدم...وسایلهای تو رو برداشتم و توی ساک بیمارستان گذاشتم...دلهره عجیبی بود...بابایی می...
5 دی 1391

تولدت مبارک عزیزم....

  یاسمن مامان وبابا... تولدت مبارک امروز روز تولدته. .ایشالله 100 ساله شی...همیشه سلامت باشی...سعادتمند باشی...همیشه خوشحال باشی و خلاصه دنیا به کامت باشه.... کلی برای تولدت تدارک دیدم. .اما چون تووی ماه صفریم...میذارم بعد صفر تولد میگیرم...بعد ازاینکه از کربلا اوومدیم... اینم از طرف بابایی: دختر گلم تولدت مبارک باشه امروز سالگرد روزیه که قلب بابا برای به دنیا اومدنت تالاپ و تولوپ می کرد دل تو دلم نبود ببینمت تا چشم به این دنیا باز کردی .امیدوارم که زندگی سعادتمند و آرومی  داشته باشی .... عاشق همیشگی تو بابا  اولین نفری هم که تولدت رو تبریک گفت مامان مریم بود..مرسی... ...
5 دی 1391